مالیات کاهشی
در اقتصاد ، کاهش وزن (که به عنوان بار اضافی یا ناکارآمدی اختصاصی نیز شناخته می شود) از دست دادن بهره وری اقتصادی است که می تواند هنگامی اتفاق بیفتد که تعادل کالا یا خدمات بهینه از پارتو نباشد (تخصیص منابع در جایی که امکان بهبود وضعیت فردی وجود ندارد بدون اینکه حداقل یک نفر را بدتر کند). دلایل کاهش وزن می تواند شامل اقداماتی باشد که از دستیابی بازار به شرایط پاکسازی تعادل جلوگیری می کند (درصورتی که عرضه و تقاضا برابر باشد) و شامل مالیات یا یارانه و سقف یا کف قیمت های اجباری (از جمله حداقل دستمزد) است. از دست دادن وزن مرده به طور کلی می تواند به عنوان از دست دادن مازاد مصرف کننده ، تولید کننده یا هر دو باشد.
مثلث Harberger ، مالیات ها و از دست دادن وزن سنگین
مثلث هاربرگر ، که عموماً به آرنولد هاربرگر نسبت داده می شود ، به کاهش وزن سبک (که در نمودار عرضه و تقاضا اندازه گیری می شود) مربوط به مداخله دولت در یک بازار عالی است. این می تواند از طریق کف قیمت ، سقف ، مالیات ، تعرفه یا سهمیه رخ دهد. در مورد مالیات بر تهیه کننده کالا ، منحنی عرضه متناسب با مالیات به سمت داخل تغییر مسیر می دهد و منجر به سطح تسویه کالا در بازار می شود. در نتیجه ، قیمت کالا افزایش می یابد و مقدار موجود کاهش می یابد.
منطقه ای که با مثلث هاربرگر نشان داده می شود از تقاطع منحنی های عرضه و تقاضا بالاتر از تعادل بازار است که منجر به کاهش مازاد مصرف کننده و مازاد تولیدکننده نسبت به ارزش آنها قبل از وضع مالیات می شود. ضرر مازاد ، که با درآمد مالیاتی جبران نمی شود ، کاهش وزن است.
برخی از اقتصاددانان استدلال کرده اند که این مثلث ها تأثیر زیادی بر اقتصاد ندارند ، در حالی که برخی دیگر معتقدند که با چرخش روند رو به پایین می توانند روند اقتصادی دراز مدت را تحت تأثیر جدی قرار دهند و در دراز مدت زیان بزرگی ایجاد کنند
3. بر اساس روش ارزیابی
بر این اساس ، مالیات به دو نوع طبقه بندی می شود ، مانند:
> وظیفه خاص: مالیاتی که بر اساس واحد محصول تولید می شود به عنوان وظیفه خاص نامیده می شود. به عنوان مثال ، عوارض مالیات بر روی سیگارها بر اساس طول سیگارها اعمال می شود.
https://disqus.com/by/disqus_lzEeEg9Mnk/
> Ad-Valorem Tax: مالیاتی که بر اساس ارزش کالا دریافت می شود به عنوان Ad-Valorem Duty نامیده می شود. عموماً به صورت درصد بیان می شود.
4. بر اساس میزان وقوع و تأثیر مالیات ها:
قبل از بحث در مورد انواع مالیات در این اساس ، شما باید معنای دو اصطلاح مهم را درک کنید ، یعنی "Incidence" و "Impact" مالیات به شرح زیر است.
میزان بروز مالیات: میزان وقوع مالیات به معنای اولین بار مالیات است. بروز مالیات به کسی مربوط می شود که برای اولین بار مالیات از او گرفته شده است. بروز مالیات می تواند به شخص دیگری منتقل شود.
تأثیر مالیات: منظور از تأثیر مالیات ، بار نهایی / نهایی مالیات است. تأثیر مالیات بر عهده شخصی است که در نهایت بار مالیات را به دوش می کشد ، یعنی مصرف کننده.
بر اساس میزان وقوع و تأثیر مالیات ، مالیات می تواند "مالیات مستقیم" یا "مالیات غیر مستقیم" باشد
بر اساس میزان وقوع و تأثیر مالیات ها
> مالیاتهای مستقیم: افراد مستقیماً این مالیاتها را به دولتهای مربوطه پرداخت می کنند. در این حالت ، میزان بروز و تأثیر در یک فرد منفرد ، یعنی یک ارزیابی کننده قرار می گیرد. از بارزترین نمونه ها می توان به مالیات بر درآمد ، مالیات بر سود سرمایه ، مالیات شرکت ها ، مالیات بر دارایی و مالیات معاملات اوراق بهادار اشاره کرد.
https://taxguru.in/income-tax/meaning-types-tax.html
> مالیات های غیر مستقیم: این مالیات ها مستقیماً به دولتها پرداخت نمی شوند بلکه توسط واسطه هایی که محصولات و خدمات را می فروشند یا ترتیب می دهند ، دریافت می شود. در این حالت ، میزان بروز و تأثیر مالیات بر دو نفر متفاوت خواهد بود. GST (مالیات کالاها و خدمات) ، مالیات خدمات ، مالیات فروش ، اکتروای ، حقوق گمرکی ، مالیات بر ارزش افزوده و مالیات مالیات غیر مستقیم ، عوارض گمرکی از جمله نمونه های برجسته هستند
قانون مالیات
"قوانین مالیات" اولین بار توسط آدام اسمیت به عنوان مجموعه ای از معیارهای قضاوت در مورد مالیات ایجاد شد. آنها هنوز هم به عنوان ارائه مبنای خوبی برای ارزیابی قضاوت در مورد مشاوره مالیات مورد قبول واقع شده اند. چهار قانون اسمیت عبارت بودند از:
هزینه جمع آوری باید نسبت به عملکرد پایین باشد
زمان و مبلغی که باید پرداخت شود باید برای پرداخت کننده مشخص باشد
روش و زمان پرداخت باید برای پرداخت کننده مناسب باشد
مالیات باید با توجه به توانایی پرداخت اخذ شود
اقتصاددانان مدرن برای به روزرسانی و گسترش آنها سه قانون دیگر به این موارد اضافه کرده اند:
https://rasha.persianblog.ir/Ap8NoNkRyYSEyjAkJ0bm-%D9%85%D8%B4%D8%A7%D9%88%D8%B1%D9%87-
%D9%85%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%A7%D8%AA%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86
مالیات نباید مانعی برای کارآیی باشد یا باید حداقل از دست دادن کارایی را شامل شود
مالیات باید با سیستم های مالیاتی خارجی سازگار باشد
مالیات باید به طور خودکار با تغییرات نرخ تورم تنظیم شود (به ویژه در اقتصادهای با تورم بالا مهم است)
طبقه بندی مالیاتها
مالیات مستقیم و غیرمستقیم
مالیات مستقیم - این مالیات بر درآمد است. این شامل مالیاتی مانند مالیات بر درآمد مالیات بر درآمد و مالیات بر دارایی است.
مالیات غیر مستقیم - این مالیات بر هزینه است. این مالیات مانند مالیات بر ارزش افزوده ، مالیات غیر مستقیم (مالیات بر سیگار ، الکل و غیره) را شامل می شود.
مالیات های پیشرونده ، قهقرایی و متناسب
مالیاتها با توجه به تأثیر آنها بر گروههای مختلف درآمدی متفاوت است. توزیع برخی از مالیات ها از گروه های بهتر به افراد کم درآمد تر انجام می شود و این مالیات ها را مالیات های مترقی می نامند. با این حال ، دیگران نتیجه عکس خواهند داشت و به آنها مالیات برگشتی گفته می شود. تعاریفی که باید بدانید عبارتند از:
مالیات پیش رونده - مالیاتی که با افزایش درآمد افراد ، نسبت بیشتری از درآمد را به خود اختصاص می دهد.
مالیات بازگشتی - مالیاتی که با افزایش درآمد افراد ، نسبت کمتری از درآمد را به خود اختصاص می دهد.
مالیات متناسب - مالیاتی که درصد درآمد پرداخت شده در مالیات همیشه ثابت بماند.
منبع :
http://www.sanandres.esc.edu.ar/secondary/economics%20packs/macroeconomics/page_106.htm